بریده‌ای از کتاب سه گانه ی نیویورک اثر پل استر

سارا🌻

سارا🌻

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 9

حالا بیش از پنج سال می‌شد. دیگر چندان به پسرش فکر نمی‌کرد و این اواخر عکس همسرش را هم از دیوار برداشته بود. گاهی ناگهان حس می کرد در آغوش گرفتن آن پسرک سه ساله چه حالی داشته؛ اما این حس نه فکر بود و نه یادآوری گذشته‌اش. حسی جسمانی بود، نقشی از گذشته بر اندام‌هایش که اصلاً نمی‌توانست آن را کنترل کند.

حالا بیش از پنج سال می‌شد. دیگر چندان به پسرش فکر نمی‌کرد و این اواخر عکس همسرش را هم از دیوار برداشته بود. گاهی ناگهان حس می کرد در آغوش گرفتن آن پسرک سه ساله چه حالی داشته؛ اما این حس نه فکر بود و نه یادآوری گذشته‌اش. حسی جسمانی بود، نقشی از گذشته بر اندام‌هایش که اصلاً نمی‌توانست آن را کنترل کند.

3

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.