بریده‌ای از کتاب آیشمن در اورشلیم اثر هانا آرنت

gharneshin

gharneshin

1404/6/5

بریدۀ کتاب

صفحۀ 320

قاطع بر گوت‌گلاوبیگر بودنش آغاز کرد تا به شیوه‌ی رایج نازی‌ها نشان بدهد مسیحی نیست و به حیات پس از مرگ اعتقاد ندارد. سپس ادامه داد: ((بعد از مدت کوتاهی، آقایان، همگی دوباره همدیگر را خواهیم دید. سرنوشت همه‌ی انسان‌ها همین است. زنده‌باد آلمان، زنده‌باد آرژانتین، زنده‌باد اتریش. فراموششان نخواهم کرد.)) رودرروی مرگ، کلیشه‌ای را پیدا کرده بود که در خطابه‌های ترحیم استفاده می‌شود. پای چوبه‌ی دار، حافظه‌اش برای آخرین بار به او کلک زد؛ ((مشعوف)) بود و فراموش کرده بود که این مجلس ترحیم خود اوست. انگار در آن لحظات آخر داشت درسی را خلاصه می‌کرد که این کلاس طولانی در باب شرارت انسان به ما آموخته بود: درس هولناک و کلام‌گریز و اندیشه‌گریزِ ابتذال شر.

قاطع بر گوت‌گلاوبیگر بودنش آغاز کرد تا به شیوه‌ی رایج نازی‌ها نشان بدهد مسیحی نیست و به حیات پس از مرگ اعتقاد ندارد. سپس ادامه داد: ((بعد از مدت کوتاهی، آقایان، همگی دوباره همدیگر را خواهیم دید. سرنوشت همه‌ی انسان‌ها همین است. زنده‌باد آلمان، زنده‌باد آرژانتین، زنده‌باد اتریش. فراموششان نخواهم کرد.)) رودرروی مرگ، کلیشه‌ای را پیدا کرده بود که در خطابه‌های ترحیم استفاده می‌شود. پای چوبه‌ی دار، حافظه‌اش برای آخرین بار به او کلک زد؛ ((مشعوف)) بود و فراموش کرده بود که این مجلس ترحیم خود اوست. انگار در آن لحظات آخر داشت درسی را خلاصه می‌کرد که این کلاس طولانی در باب شرارت انسان به ما آموخته بود: درس هولناک و کلام‌گریز و اندیشه‌گریزِ ابتذال شر.

10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.