بریده‌ای از کتاب گتسبی بزرگ اثر اف. اسکات فیتزجرالد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 170

«هیچ وقت دوستش نداشتم.» تام ناگهان پرسید: « حتی در کاپیولانی؟» «نه.» «حتی اون روز که از مسابقه فوتبال بغلت کردم بردمت تا کفشات خیس نشه»

«هیچ وقت دوستش نداشتم.» تام ناگهان پرسید: « حتی در کاپیولانی؟» «نه.» «حتی اون روز که از مسابقه فوتبال بغلت کردم بردمت تا کفشات خیس نشه»

7

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.