بریدهای از کتاب کمی دیرتر اثر سیدمهدی شجاعی
1404/5/8
صفحۀ 2
گفت: من اتفاقی چشمم افتاد به کارنامهات که زیرِ دست آقا بود. گفتم: خب؟خب؟ گفت: توش پر از صفر بود، بخصوص تو بخش بیتالمال. با قاطعیت گفتم: محاله همچی چیزی! من به خصوص در مورد بیت المال به قدری حواسم جمعِ که یک ریالشو تو خونهام پیدا نمیکنی! گفت: ولی تو خونه معاونها و مدیرهات پره! گفتم: اگرم باشه من بیخبرم. گفت: بخشی از صفرهات مال همینه! ...
گفت: من اتفاقی چشمم افتاد به کارنامهات که زیرِ دست آقا بود. گفتم: خب؟خب؟ گفت: توش پر از صفر بود، بخصوص تو بخش بیتالمال. با قاطعیت گفتم: محاله همچی چیزی! من به خصوص در مورد بیت المال به قدری حواسم جمعِ که یک ریالشو تو خونهام پیدا نمیکنی! گفت: ولی تو خونه معاونها و مدیرهات پره! گفتم: اگرم باشه من بیخبرم. گفت: بخشی از صفرهات مال همینه! ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.