بریدۀ کتاب
1403/5/23
صفحۀ 12
بدترین چیز این بود که وقتی حالم خوب نبود باید یه طوری رفتار میکردم که انگار حالم خوبه هر شب گریه میکردم و برای خودم دل میسوزوندم که نمیتونستم راجع به دردم حرف بزنم نمیدونم اگر میتونستم مثل تو باشم سر جام بشینم و همه چیز رو رها کنم زندگی برام طور دیگهای پیش میرفت یا نه اشکان بند نمیاومدن اما میدونی وقتی حس و حال گریه داریم باید بزاریم اشکامو سرازیر بشن جلوگیری از ریزش اشکا باعث میشه زخهامون دیرتر التیام پیدا کنه
بدترین چیز این بود که وقتی حالم خوب نبود باید یه طوری رفتار میکردم که انگار حالم خوبه هر شب گریه میکردم و برای خودم دل میسوزوندم که نمیتونستم راجع به دردم حرف بزنم نمیدونم اگر میتونستم مثل تو باشم سر جام بشینم و همه چیز رو رها کنم زندگی برام طور دیگهای پیش میرفت یا نه اشکان بند نمیاومدن اما میدونی وقتی حس و حال گریه داریم باید بزاریم اشکامو سرازیر بشن جلوگیری از ریزش اشکا باعث میشه زخهامون دیرتر التیام پیدا کنه
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.