بریدهای از کتاب ال.ام. مونتگری: یادداشت های شخصی 1889 - 1910 اثر لوسی مود مونتگمری
1404/4/6
صفحۀ 337
دلم برایش خیلی تنگ می شود ، اما خیلی سریع دارم یاد می گیرم چطور با این جدایی ها کنار بیایم ، درست مثل کنار آمدن با بسیاری از دشواری های اجتناب ناپذیر زندگی بشر .هیچ وقت از آنها بی نصیب نمی مانی پس بی فایده و احمقانه است که به خاطرش فرسوده شوی . "عشق سابق می رود و عشق تازه می آید " را باید آویزه گوش کرد- البته اگر بشود عملی اش کرد . اما گاهی نمی شود عملی اش کرد ، در چنین مواقعی باید در عزای آنچه از دست رفته است به سوگ نشست . در همین حین ، زمان به حرکتش ادامه می دهد و ما به ناچار باید همراهش برویم و لحظه به لحظه از آنچه بر جا گذاشته ایم دور شویم . و همین پیشروی بالاخره برایمان آسایش به ارمغان خواهد آورد- یا حداقل آن قدر ما را جلو می برد تا خستگی و دردمان را فراموش کنیم و برای چشم باز کردن به روی زندگی جدیدی که انتظارمان را می کشد آماده شویم- شاید که در آن ، به آنچه از دست داده ایم دست پیدا کنیم .
دلم برایش خیلی تنگ می شود ، اما خیلی سریع دارم یاد می گیرم چطور با این جدایی ها کنار بیایم ، درست مثل کنار آمدن با بسیاری از دشواری های اجتناب ناپذیر زندگی بشر .هیچ وقت از آنها بی نصیب نمی مانی پس بی فایده و احمقانه است که به خاطرش فرسوده شوی . "عشق سابق می رود و عشق تازه می آید " را باید آویزه گوش کرد- البته اگر بشود عملی اش کرد . اما گاهی نمی شود عملی اش کرد ، در چنین مواقعی باید در عزای آنچه از دست رفته است به سوگ نشست . در همین حین ، زمان به حرکتش ادامه می دهد و ما به ناچار باید همراهش برویم و لحظه به لحظه از آنچه بر جا گذاشته ایم دور شویم . و همین پیشروی بالاخره برایمان آسایش به ارمغان خواهد آورد- یا حداقل آن قدر ما را جلو می برد تا خستگی و دردمان را فراموش کنیم و برای چشم باز کردن به روی زندگی جدیدی که انتظارمان را می کشد آماده شویم- شاید که در آن ، به آنچه از دست داده ایم دست پیدا کنیم .
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.