بریدۀ کتاب

و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 66

من به هیچ‌جا متعلق نیستم و هرگاه بخواهم جایی آرام و قرار بگیرم، دستی از غیب می‌راندم و صدایی در گوشم می‌گوید برو، برو، برو.

من به هیچ‌جا متعلق نیستم و هرگاه بخواهم جایی آرام و قرار بگیرم، دستی از غیب می‌راندم و صدایی در گوشم می‌گوید برو، برو، برو.

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.