بریدۀ کتاب

دراکو

1402/07/09

بریدۀ کتاب

صفحۀ 31

وقتی به گوشه و کنار اتاقش چشم می چرخاند و سکوت سنگین خانه گوش هایش را پر می کرد، نمی توانست از شر حس تنهایی اش خلاص شود؛ تازگی ها سعی می کرد این احساسش را سرکوب کند. در زندگی اش جای خالی ای وجود داشت... خواهرش.

وقتی به گوشه و کنار اتاقش چشم می چرخاند و سکوت سنگین خانه گوش هایش را پر می کرد، نمی توانست از شر حس تنهایی اش خلاص شود؛ تازگی ها سعی می کرد این احساسش را سرکوب کند. در زندگی اش جای خالی ای وجود داشت... خواهرش.

10

(0/1000)

نظرات

yas:)min

1403/03/30

کانررر

0

yas:)min

1403/03/30

وای من عاشق این مجموعه اممم

0