بریدۀ کتاب
1402/9/2
4.1
7
صفحۀ 314
مرغ نیسن! جانورن! مارن، اژدهان! ئومدن تو شهر ما- تو شرکت نفت، تو آب و برق، ادارات، شرکتها - بهترین حقوق، بهترین زندگی - ماشین، خانه، باشگاه، فرنیچر ، فوق العاده ، دوری از مرکز، بدی آب و هوا و هزارتا دزدی و مداخل دیگه - ئووقت ما نان نداریم بخوریم! رو نفت هم هستیم! تنها نوکری و کلفتی و باغبانی و آبداری و شوفری ش سی ما مانده - سیل دستام کن- سیل کن ببین چطور پینه بسته - پدرم در ئومد سی چندرقاز بس که نی شکر ببرم - مثل یکعمله - تو آفتاب شصت درجه - با دوازده سال درس- هاا، می ی کشم - باید از اینجا برن _
مرغ نیسن! جانورن! مارن، اژدهان! ئومدن تو شهر ما- تو شرکت نفت، تو آب و برق، ادارات، شرکتها - بهترین حقوق، بهترین زندگی - ماشین، خانه، باشگاه، فرنیچر ، فوق العاده ، دوری از مرکز، بدی آب و هوا و هزارتا دزدی و مداخل دیگه - ئووقت ما نان نداریم بخوریم! رو نفت هم هستیم! تنها نوکری و کلفتی و باغبانی و آبداری و شوفری ش سی ما مانده - سیل دستام کن- سیل کن ببین چطور پینه بسته - پدرم در ئومد سی چندرقاز بس که نی شکر ببرم - مثل یکعمله - تو آفتاب شصت درجه - با دوازده سال درس- هاا، می ی کشم - باید از اینجا برن _
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.