بریده‌ای از کتاب از بابالنگ دراز به جودی اثر ثریا جولقانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 85

گمان می‌کردم فقط من هستم که نقش بازی می‌کنم، گویا همه مردم مجبور می‌شوند که گاهی نقش بازی کنند. حالا فرقی نمی‌کند که این نقش در زندگی باشد یا در یک صحنه تئاتر‌.

گمان می‌کردم فقط من هستم که نقش بازی می‌کنم، گویا همه مردم مجبور می‌شوند که گاهی نقش بازی کنند. حالا فرقی نمی‌کند که این نقش در زندگی باشد یا در یک صحنه تئاتر‌.

10

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.