بریدهای از کتاب داس مرگ؛ پژواک اثر نیل شوسترمن
2 روز پیش

داس مرگ؛ پژواک جلد 3
4.6
61
صفحۀ 114
حالا احترامی نویافته برای آن اشباح غریب و رداپوش قائل بود. چرا که فقط فردی خارقالعاده میتوانست هر روز چنین باری را به دوش بکشد، فردی که یا کاملا از وجدان بیبهره بود یا چنان وجدان ژرف و نیرومندی داشت که هستهاش رویایی با خاموش شدن پرتو نور را تاب میآورد.
حالا احترامی نویافته برای آن اشباح غریب و رداپوش قائل بود. چرا که فقط فردی خارقالعاده میتوانست هر روز چنین باری را به دوش بکشد، فردی که یا کاملا از وجدان بیبهره بود یا چنان وجدان ژرف و نیرومندی داشت که هستهاش رویایی با خاموش شدن پرتو نور را تاب میآورد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.