بریده‌ای از کتاب رقیب های ازلی اثر ربکا راس

Daydreamer

Daydreamer

1404/4/2

بریدۀ کتاب

صفحۀ 97

فکر می‌کنم که همه زره تنمون می‌کنیم. فکر می‌کنم اونایی که این کارو نمی‌کنن احمق هستن و خطر بارها و بارها زخمی شدن با گوشه های تیز دنیا رو به جون می‌خرن؛ اما چیزی که من از این احمق ها یاد گرفتم، اینه که آسیب پذیر بودن، قدرتیه که بیشتر ما ازش وحشت داریم. جسارت می‌خواد که زرهت رو کنار بذاری تا به مردم اجازه بدی کسی رو که هستی ببینن. گاهی منم درست حس تو رو دارم؛ نمیتونم خطر کنم و بذارم مردم من واقعی رو ببینن؛ اما صدای ضعیفی پس ذهنم هست که بهم می‌گه "با این‌طور دور از دسترس نگه داشتن خودت، چیزای زیادی رو از دست می‌دی."

فکر می‌کنم که همه زره تنمون می‌کنیم. فکر می‌کنم اونایی که این کارو نمی‌کنن احمق هستن و خطر بارها و بارها زخمی شدن با گوشه های تیز دنیا رو به جون می‌خرن؛ اما چیزی که من از این احمق ها یاد گرفتم، اینه که آسیب پذیر بودن، قدرتیه که بیشتر ما ازش وحشت داریم. جسارت می‌خواد که زرهت رو کنار بذاری تا به مردم اجازه بدی کسی رو که هستی ببینن. گاهی منم درست حس تو رو دارم؛ نمیتونم خطر کنم و بذارم مردم من واقعی رو ببینن؛ اما صدای ضعیفی پس ذهنم هست که بهم می‌گه "با این‌طور دور از دسترس نگه داشتن خودت، چیزای زیادی رو از دست می‌دی."

80

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.