بریدۀ کتاب
5 روز پیش
صفحۀ 238
چرا اینها همه جا جار میزنند که مُلّا محمّد صدر، در پی کفر است و بدعت؟ چون پُرسشهایی دارم که ایشان، قادر به پاسخ گفتن به آنها نیستند، و این، آغازِ درمانده کردنِ دین است. نمیشود که کلامی بر حق، به سلاحی بر حقْ مُجهّز نباشد و پیروز شود. نمیشود که تو، دستِ خالی، به جنگِ با اهریمنِ بدنهاد بروی و امید غلبه هم داشته باشی. ایشان، بانوی من، نمیخواهند بفهمند که کُفر، مانندِ فساد، زورمند است، شیرین است، جذّاب است، وسوسهانگیز است... پس، در دین باید همانقدر و کمی هم بیش، قدرت باشد، جذّابیت باشد، شیرینی باشد، و امید، تا هم عوام را گِرد آوَرَد هم خواص را... من اینها را میگویم و آنها به خشم میآیند. من پُرسشهایم را به جانبِ آنها میفرستم، آنها سنگهایشان را به جانب من پرتاب میکنند...
چرا اینها همه جا جار میزنند که مُلّا محمّد صدر، در پی کفر است و بدعت؟ چون پُرسشهایی دارم که ایشان، قادر به پاسخ گفتن به آنها نیستند، و این، آغازِ درمانده کردنِ دین است. نمیشود که کلامی بر حق، به سلاحی بر حقْ مُجهّز نباشد و پیروز شود. نمیشود که تو، دستِ خالی، به جنگِ با اهریمنِ بدنهاد بروی و امید غلبه هم داشته باشی. ایشان، بانوی من، نمیخواهند بفهمند که کُفر، مانندِ فساد، زورمند است، شیرین است، جذّاب است، وسوسهانگیز است... پس، در دین باید همانقدر و کمی هم بیش، قدرت باشد، جذّابیت باشد، شیرینی باشد، و امید، تا هم عوام را گِرد آوَرَد هم خواص را... من اینها را میگویم و آنها به خشم میآیند. من پُرسشهایم را به جانبِ آنها میفرستم، آنها سنگهایشان را به جانب من پرتاب میکنند...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.