بریدهای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی
1404/1/17
صفحۀ 73
هر چه پول درآورد کتاب خرید، و همه اش خیال می کرد شاعر است. پدر پرسید:«دنبال چه می گردی؟» گفت:«دنبال خودم.» از آدمی که دنبال خودش میگردد و دیوانگی را پیدا می کند،بیش از این هم انتظار نمی رفت.دیوانه ای که نه آزاری داشت و نه می شد تحملش کرد.
هر چه پول درآورد کتاب خرید، و همه اش خیال می کرد شاعر است. پدر پرسید:«دنبال چه می گردی؟» گفت:«دنبال خودم.» از آدمی که دنبال خودش میگردد و دیوانگی را پیدا می کند،بیش از این هم انتظار نمی رفت.دیوانه ای که نه آزاری داشت و نه می شد تحملش کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.