بریدهای از کتاب از غبار بپرس اثر جان فانته
1403/10/2
صفحۀ 100
رقصیدهام، تا زنبقهای بی رنگ و گم شدهای را به دست فراموشی بسپارم؛ اما غمگین و ناخوش بودم از آن شور قدیمی آری، همواره، زیرا رقص طولانی بود؛ من به تو وفادار بودم، کامیلا، اما به شیوهی خود.
رقصیدهام، تا زنبقهای بی رنگ و گم شدهای را به دست فراموشی بسپارم؛ اما غمگین و ناخوش بودم از آن شور قدیمی آری، همواره، زیرا رقص طولانی بود؛ من به تو وفادار بودم، کامیلا، اما به شیوهی خود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.