بریده‌ای از کتاب تراژدی های کوچک اثر آلکساندرسرگیویچ پوشکین

hastea

hastea

1403/12/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 17

وجدان، همان درندهٔ تیز چنگالی که قلب را پاره پاره می کند؛ همان مهمان ناخوانده، هم‌صحبت ملال‌آور، طلبکار خشن، همان جادوگری که ماه از او رنگ می بازد و گورها بر می آشوبند و مرده ها را از خود بیرون می ریزند؟

وجدان، همان درندهٔ تیز چنگالی که قلب را پاره پاره می کند؛ همان مهمان ناخوانده، هم‌صحبت ملال‌آور، طلبکار خشن، همان جادوگری که ماه از او رنگ می بازد و گورها بر می آشوبند و مرده ها را از خود بیرون می ریزند؟

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.