بریده‌ای از کتاب ارباب حلقه ها؛ یاران حلقه اثر جی. آر. آر. تالکین

بریدۀ کتاب

صفحۀ 161

مطابق رسم همیشگی‌اش در اوایل سفر، با خود اندیشید:((راه پیمایی تفریحی! چرا سواره نرفتم؟ همه‌ی رختخواب‌های پر نازنینم را به بگینزهای ساک‌ویل فروختم! ریشه‌ی این درخت‌ها لایق آنها بود.))

مطابق رسم همیشگی‌اش در اوایل سفر، با خود اندیشید:((راه پیمایی تفریحی! چرا سواره نرفتم؟ همه‌ی رختخواب‌های پر نازنینم را به بگینزهای ساک‌ویل فروختم! ریشه‌ی این درخت‌ها لایق آنها بود.))

87

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.