بریده‌ای از کتاب عین عاشقی اثر حسین وحدانی

gharneshin

gharneshin

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 116

اما حتی اگر دن‌ژوانِ این بازار مکاره باشی، روزی خواهد رسید که آرزو می‌کنی دست روی هرکس می‌گذاری، طلا نشود. زود نیاید. زود نرود. بماند؛ شده یک‌ساعت باتو رفاقت کند، شده یک بند انگشت تورا بخواهد. روزی خواهد رسید که‌ هزار اسم توی گوشی‌ات را بدهی پای یک‌ همراه. که دست‌کم یک قدم از راه را با تو بیاید.

اما حتی اگر دن‌ژوانِ این بازار مکاره باشی، روزی خواهد رسید که آرزو می‌کنی دست روی هرکس می‌گذاری، طلا نشود. زود نیاید. زود نرود. بماند؛ شده یک‌ساعت باتو رفاقت کند، شده یک بند انگشت تورا بخواهد. روزی خواهد رسید که‌ هزار اسم توی گوشی‌ات را بدهی پای یک‌ همراه. که دست‌کم یک قدم از راه را با تو بیاید.

18

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.