بریده‌ای از کتاب آنّا کاری‌نینا اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 754

همواره وقتی روی کلمات مبهمی، مثل روح، اراده، آزادی و ذات دقیق می‌شد، در دام واژگانی می‌افتاد که خودش یا فیلسوف‌ها پهن کرده بودند. اولش به نظر می‌رسید چیزهایی دارد دستگیرش می‌شود، اما کافی بود این سیر ساختگی فکر را فراموش کند و از دیدگاه خود زندگی به مطلوبش برسد تا کل این خانه پوشالی یکباره فروریزد. پس معلوم بود که این ساختمان پوشالی را هم از همان الفاظ و کلمات اما با چینشی دیگر ساخته و چیزی برتر و بالاتر از عقل و اندیشه در آن نیست.

همواره وقتی روی کلمات مبهمی، مثل روح، اراده، آزادی و ذات دقیق می‌شد، در دام واژگانی می‌افتاد که خودش یا فیلسوف‌ها پهن کرده بودند. اولش به نظر می‌رسید چیزهایی دارد دستگیرش می‌شود، اما کافی بود این سیر ساختگی فکر را فراموش کند و از دیدگاه خود زندگی به مطلوبش برسد تا کل این خانه پوشالی یکباره فروریزد. پس معلوم بود که این ساختمان پوشالی را هم از همان الفاظ و کلمات اما با چینشی دیگر ساخته و چیزی برتر و بالاتر از عقل و اندیشه در آن نیست.

7

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.