بریدهای از کتاب دلم بدجور زندگی کردن می خواهد براساس یادداشت های آنتوان چخوف اثر کورین ژورسکو
1402/7/27
صفحۀ 40
ایوانف-پردهی سوم ایوانف: دکتر لووف، آدم باهوش، یکم فکر کن، مثل اینکه شناختن من آسانترین کار توی دنیاست... انسان اینقدر ساده و مختصر است... نه، دکتر، ما همه بیش از این پیچ و مهره در وجودمان داریم که با اولین اثر یا علائم ظاهری بشود دربارهمان قضاوت کرد. ممکن است آدم یک پزشک عالی باشد، اما هیچچیز از انسانها نداند. پس آنقدر از خودت مطمئن نباش و قبول کن که حق با من است.
ایوانف-پردهی سوم ایوانف: دکتر لووف، آدم باهوش، یکم فکر کن، مثل اینکه شناختن من آسانترین کار توی دنیاست... انسان اینقدر ساده و مختصر است... نه، دکتر، ما همه بیش از این پیچ و مهره در وجودمان داریم که با اولین اثر یا علائم ظاهری بشود دربارهمان قضاوت کرد. ممکن است آدم یک پزشک عالی باشد، اما هیچچیز از انسانها نداند. پس آنقدر از خودت مطمئن نباش و قبول کن که حق با من است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.