بریدهای از کتاب ارباب حلقه ها؛ یاران حلقه اثر جی. آر. آر. تالکین
1403/9/22
صفحۀ 161
فریاد زد:((برپا، هابیتها! صبح قشنگی است.)) پیپین یک چشمی از گوشهی بالای پتویش نگاهی انداخت و گفت:((چه چیزش زیباست؟ سام! صبحانه را برای ساعت ده و نیم آماده کن! آب حمام را گرم کردهای؟)). پیپین با اختلاف مودترین شخصیته(دوست ندارم کلمهی مود رو استفاده کنم(مراجعه شود به پست *واژگان فارسی یا انگلیسی؟!) اما معادلی برای مود ندارم... پیشنهادی دارید بگید 😁🤝🏻)
فریاد زد:((برپا، هابیتها! صبح قشنگی است.)) پیپین یک چشمی از گوشهی بالای پتویش نگاهی انداخت و گفت:((چه چیزش زیباست؟ سام! صبحانه را برای ساعت ده و نیم آماده کن! آب حمام را گرم کردهای؟)). پیپین با اختلاف مودترین شخصیته(دوست ندارم کلمهی مود رو استفاده کنم(مراجعه شود به پست *واژگان فارسی یا انگلیسی؟!) اما معادلی برای مود ندارم... پیشنهادی دارید بگید 😁🤝🏻)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.