بریدهای از کتاب آنّا کارینینا اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی
13 ساعت پیش
صفحۀ 815
برخلاف آن چیزی که فکر میکردم، این احساس تازه تغییری تو من به وجود نیاورد و یکباره هم دلم را روشن نکرد؛ درست مثل احساسم به بچه ام. چیز غیر منتظره ای در کار نبود، ولی آیا این تغییر، اسمش ایمانه؟ نمی دانم. هرچی هست، میدانم که به آرامی و با رنج زیادی به دلم راه پیدا کرد و ریشه دواند. اما حالا دیگر زندگیم، یعنی لحظه به لحظه زندگیم، فارغ از هرچی که پیش بیاید، نه تنها دیگر مثل قبل بی معنی نیست، بلکه غرق مفهوم خیری میشود که خودم میتوانم بهش ببخشم.
برخلاف آن چیزی که فکر میکردم، این احساس تازه تغییری تو من به وجود نیاورد و یکباره هم دلم را روشن نکرد؛ درست مثل احساسم به بچه ام. چیز غیر منتظره ای در کار نبود، ولی آیا این تغییر، اسمش ایمانه؟ نمی دانم. هرچی هست، میدانم که به آرامی و با رنج زیادی به دلم راه پیدا کرد و ریشه دواند. اما حالا دیگر زندگیم، یعنی لحظه به لحظه زندگیم، فارغ از هرچی که پیش بیاید، نه تنها دیگر مثل قبل بی معنی نیست، بلکه غرق مفهوم خیری میشود که خودم میتوانم بهش ببخشم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.