بریده‌ای از کتاب رب لوبیای شیرین اثر سوکگاوا دورین

mobina

mobina

1403/9/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 13

فکر کرد، هیچ‌وقت نمی‌دانی آینده چه چیزی سر راهت می‌گذارد. نگاه کن او به جای نویسنده شدن، همانطور که آرزو داشت، به چه مسیری قدم گذاشته بود. حالا او روزهای این چند سال اخیر را با ایستادن مقابل تنور و پختن دورایاکی گذرانده بود. هرگز تصور نمی‌کرد روزی چنین کاری کند.

فکر کرد، هیچ‌وقت نمی‌دانی آینده چه چیزی سر راهت می‌گذارد. نگاه کن او به جای نویسنده شدن، همانطور که آرزو داشت، به چه مسیری قدم گذاشته بود. حالا او روزهای این چند سال اخیر را با ایستادن مقابل تنور و پختن دورایاکی گذرانده بود. هرگز تصور نمی‌کرد روزی چنین کاری کند.

9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.