بریده‌ای از کتاب چهار سرباز اثر اوبر مینگارللی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 51

ياسوف تراشيدن اين دست‌های زنانه را زمانی شروع کرده بود که در جنگل بودیم. چند تا از آن‌ها را در ازای جیره‌ی غذایی فروخته بود. شاید کسانی که نامزد نداشتند تصور می‌کردند که به این ترتیب نامزددار می‌شوند. چه بسا آن‌هایی هم که نامزد داشتند به کمک این دست‌ها او را به یاد می‌آوردند.

ياسوف تراشيدن اين دست‌های زنانه را زمانی شروع کرده بود که در جنگل بودیم. چند تا از آن‌ها را در ازای جیره‌ی غذایی فروخته بود. شاید کسانی که نامزد نداشتند تصور می‌کردند که به این ترتیب نامزددار می‌شوند. چه بسا آن‌هایی هم که نامزد داشتند به کمک این دست‌ها او را به یاد می‌آوردند.

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.