بریده‌ای از کتاب سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 98

به خداوندی خدا به زیبایی زمین به عظمت دل به روشنی امید به عطر نان تازه ی داغ به حقیقت آفتاب و به عمق شب‌های پرستاره سوگند تان می دهم که بمانید استوار و سرسخت و دل داده بمانید بکوشید زندگی کنید مهر بورزید عاشق شوید جهاد کنید بنوشید بخورید ببخشید خیر سری کنید بخندید گریه کنید تن به خفت و بی حرمتی به دین‌تان را ندهید...

به خداوندی خدا به زیبایی زمین به عظمت دل به روشنی امید به عطر نان تازه ی داغ به حقیقت آفتاب و به عمق شب‌های پرستاره سوگند تان می دهم که بمانید استوار و سرسخت و دل داده بمانید بکوشید زندگی کنید مهر بورزید عاشق شوید جهاد کنید بنوشید بخورید ببخشید خیر سری کنید بخندید گریه کنید تن به خفت و بی حرمتی به دین‌تان را ندهید...

20

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.