بریده‌ای از کتاب آخرین روز یک محکوم به همراه کلود بی نوا اثر ویکتور هوگو

زهراسآدات

زهراسآدات

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 136

یک انسان متفکر را در میان انسان‌هایی که هیچ اندیشه و خیالی در سر ندارند، تصور کنید. پس از مدت‌زمانی مشخص و به‌ واسطه‌ی جذبه‌ای که نمی‌توان در برابر آن مقاومت کرد، همه‌ی آن مغزهای تهی و تاریک، با فروتنی محض به آن مغز نورانی نزدیک شده و با تحسین و ستایش به گرد او خواهند چرخید. برخی انسان‌ها آهن، و برخی دیگر آهن‌ربا هستند. او، آهن‌ربا بود.

یک انسان متفکر را در میان انسان‌هایی که هیچ اندیشه و خیالی در سر ندارند، تصور کنید. پس از مدت‌زمانی مشخص و به‌ واسطه‌ی جذبه‌ای که نمی‌توان در برابر آن مقاومت کرد، همه‌ی آن مغزهای تهی و تاریک، با فروتنی محض به آن مغز نورانی نزدیک شده و با تحسین و ستایش به گرد او خواهند چرخید. برخی انسان‌ها آهن، و برخی دیگر آهن‌ربا هستند. او، آهن‌ربا بود.

10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.