بریده‌ای از کتاب قدرت فکر (1) اثر جوزف مورفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 61

وجود این همه نابسامانی و ظلم و شقاوت و مسکنت از آن جا سرچشمه میگیرد که آدمیان به رابطه صحیح بین وجدان آگاه و ناآگاه خود و عملکرد و مقدرت آن پی نبرده اند. اگر این دو به گونه ای هماهنگ با هم همکاری کنند صاحب خود را از نشاط و تندرستی و امید و خوش بینی سرشار خواهند ساخت...

وجود این همه نابسامانی و ظلم و شقاوت و مسکنت از آن جا سرچشمه میگیرد که آدمیان به رابطه صحیح بین وجدان آگاه و ناآگاه خود و عملکرد و مقدرت آن پی نبرده اند. اگر این دو به گونه ای هماهنگ با هم همکاری کنند صاحب خود را از نشاط و تندرستی و امید و خوش بینی سرشار خواهند ساخت...

91

12

(0/1000)

نظرات

توضیح می‌دید یکم؟
1

0

منظور اصلیش همون فطرت پاک و ذاتی انسان و توجه به اون هست.
دو سطح برای انسان قائله.
وجدان درونی که به شکل پیش فرض به هر کس خط میده ولی خیلی شناخته شده نیست و یک وجدان عینی که همون کاریه که میکنیم. مثل کسب علم و تجزیه و تحلیل و حواس ۵ گانه.
و این دو وابستگی متقابلی هم با هم دارن. 
میگه هر چی که وجدان عینی رو عاقلانه تر تربیت بکنی و باهاش کار بکنی و به وجدان ذاتی منتقل بکنی انسان خیلی واضح تر زندگی میکنه و به اهداف و رسالتی که تعیین کرده میرسه.


مثال دینی همون نماز و نیایش هست که میگن شما هر چی بیشتر عبادت انجام بدی، و این حک بشه در ذاتت، به خودت و خدا نزدیک تر میشی 

1