بریده‌ای از کتاب سقوط اثر آلبر کامو

نِسیان

نِسیان

1404/2/11

بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

زخم‌ها هم‌زمان بر جانم نشستند و یک‌باره تهی شدم از توش و توان . آن‌گاه بود که عالم و آدم به من خندیدند .

زخم‌ها هم‌زمان بر جانم نشستند و یک‌باره تهی شدم از توش و توان . آن‌گاه بود که عالم و آدم به من خندیدند .

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.