بریده‌ای از کتاب خردم کن اثر طاهره مافی

ayla

ayla

1404/2/5 - 21:35

بریدۀ کتاب

صفحۀ 91

گیر افتاده ام. میخکوب شده ام. کمی وحشت زده ام. انگشت شستش گونه ام را نوازش می کند. نجوا می کند:« زندگی سرد و غم انگیزه. گاهی باید یاد بگیری چطور اول شلیک کنی.»

گیر افتاده ام. میخکوب شده ام. کمی وحشت زده ام. انگشت شستش گونه ام را نوازش می کند. نجوا می کند:« زندگی سرد و غم انگیزه. گاهی باید یاد بگیری چطور اول شلیک کنی.»

41

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.