بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

Parinaz

Parinaz

1403/10/6

سمفونی مردگان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 3

چه تنهایی عجیبی! پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.

چه تنهایی عجیبی! پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.