بریده‌ای از کتاب هشت کتاب اثر سهراب سپهری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 12

فکر تاریکی واین ویرانی بی خبر آمد تا با دل من قصه ها ساز کند پنهانی نیست رنگی که بگوید بامن اندکی صبر,سحر نزدیک است هردم این بانگ برآرم از دل: وای این شب چقدر تاریک است!

فکر تاریکی واین ویرانی بی خبر آمد تا با دل من قصه ها ساز کند پنهانی نیست رنگی که بگوید بامن اندکی صبر,سحر نزدیک است هردم این بانگ برآرم از دل: وای این شب چقدر تاریک است!

270

45

(0/1000)

نظرات

به به
چه شعر زیبایی
1

1

بله واقعا زیباست 

0