بریدهای از کتاب عارفانه اثر گروه نویسندگان
1403/5/21
4.6
44
صفحۀ 23
بارها شده بود که احمد آقا در مسجد برای ما صحبت میکرد و بچههایی یکی یکی به جمع ما وارد میشدند. ایشان با تواضع جلوی پای همه این بچهها بلند میشد و به آنها احترام میکرد. خدا میداند که احترام و ادبی که ایشان برای بچهها قائل بود چقدر در روحیهی آنها تاثیر داشت. بچههایی که تشنه محبت بودند با یک مربی ارتباط داشتند که این گونه برای آنها احترام قائل بود. فراموش نمیکنم. احمد آقا هیچگاه از کارها و اعمال عرفانی خودش حرفی نمیزد، بلکه با ادب و رفتار خود دیگران را عامل به دستورات دین میکرد.
بارها شده بود که احمد آقا در مسجد برای ما صحبت میکرد و بچههایی یکی یکی به جمع ما وارد میشدند. ایشان با تواضع جلوی پای همه این بچهها بلند میشد و به آنها احترام میکرد. خدا میداند که احترام و ادبی که ایشان برای بچهها قائل بود چقدر در روحیهی آنها تاثیر داشت. بچههایی که تشنه محبت بودند با یک مربی ارتباط داشتند که این گونه برای آنها احترام قائل بود. فراموش نمیکنم. احمد آقا هیچگاه از کارها و اعمال عرفانی خودش حرفی نمیزد، بلکه با ادب و رفتار خود دیگران را عامل به دستورات دین میکرد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.