بریده‌ای از کتاب بیچارگان اثر فیودور داستایفسکی

hotarou

hotarou

1403/10/6

بریدۀ کتاب

صفحۀ 159

منظورم این است که بخت غالباً به در خانه دیوان احمق می‌رود. انگار کسی هست که می‌گوید:« تو، ایوان، دستت را روی کیسه‌های پول خانواده‌ات بگذار، بخور، بنوش و شاد باش؛ اما تو، اسمت هرچه هست، می‌توانی فقط دور لبت را بلیسی و نصیبت از دنیا همین است، بندهٔ خدا!».

منظورم این است که بخت غالباً به در خانه دیوان احمق می‌رود. انگار کسی هست که می‌گوید:« تو، ایوان، دستت را روی کیسه‌های پول خانواده‌ات بگذار، بخور، بنوش و شاد باش؛ اما تو، اسمت هرچه هست، می‌توانی فقط دور لبت را بلیسی و نصیبت از دنیا همین است، بندهٔ خدا!».

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.