بریدهای از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته: اسیر اثر مارسل پروست
1403/10/17
3.7
2
صفحۀ 301
کسان خوشایندتری کمی با من حرف زدند. اما در برابر جملهی موسیقایی ملکوتی که تا لحظهای پیش با آن گفتوگو داشتم چه بود گفتههایشان، که همانند هر گفتهی بشری بیرونی برایم آن همه بیبها بود؟ فرشتهای بودم که فروفتاده در پی سرمستیهای بهشتی از واقعیتی از همه سخیفتر سربرآورده باشد. و به همان گونه که برخی موجودات آخرین گواهان شکلی از زندگیاند که دیگر در طبیعت یافت نمیشود، از خود میپرسیدم که آیا موسیقی نمونهی یگانهای از آنی نیست که ارتباط جانها باید میبود (اگر ابداع زبان و شکلگیری واژهها و تحلیل اندیشهها وجود نداشت)؟ موسیقی چون امکانی است که دنباله نداشته، و بشریت به راههای دیگری، راه زبان گفتاری و نوشتاری افتاده است. اما این بازگشت به بیتحلیلی چنان سرمستکننده بود که هنگام بیرون آمدن از این بهشت، تماس با آدمهایی کم یا بیش هوشمند به نظرم بینهایت بیاهمیت میآمد.
کسان خوشایندتری کمی با من حرف زدند. اما در برابر جملهی موسیقایی ملکوتی که تا لحظهای پیش با آن گفتوگو داشتم چه بود گفتههایشان، که همانند هر گفتهی بشری بیرونی برایم آن همه بیبها بود؟ فرشتهای بودم که فروفتاده در پی سرمستیهای بهشتی از واقعیتی از همه سخیفتر سربرآورده باشد. و به همان گونه که برخی موجودات آخرین گواهان شکلی از زندگیاند که دیگر در طبیعت یافت نمیشود، از خود میپرسیدم که آیا موسیقی نمونهی یگانهای از آنی نیست که ارتباط جانها باید میبود (اگر ابداع زبان و شکلگیری واژهها و تحلیل اندیشهها وجود نداشت)؟ موسیقی چون امکانی است که دنباله نداشته، و بشریت به راههای دیگری، راه زبان گفتاری و نوشتاری افتاده است. اما این بازگشت به بیتحلیلی چنان سرمستکننده بود که هنگام بیرون آمدن از این بهشت، تماس با آدمهایی کم یا بیش هوشمند به نظرم بینهایت بیاهمیت میآمد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.