بریده‌ای از کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت

بریدۀ کتاب

صفحۀ 114

"پارسال، ناظم مدرسه بهم گفت من روح پیری دارم...گفتم معنی‌اش چیست و او توضیح داد که بیشتر از سنم منطقی به نظر می‌رسم....بهم گفت که یک جور تعریف است... توی خانه هم همین‌طور هستم؛ البته، بیشتر وقت‌ها. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم سنم از همه بیشتر است. شاید به خاطر همین بود که مامان و بابا می‌توانستند درباره مسائل بزرگ‌ترها با من صحبت کنند."

"پارسال، ناظم مدرسه بهم گفت من روح پیری دارم...گفتم معنی‌اش چیست و او توضیح داد که بیشتر از سنم منطقی به نظر می‌رسم....بهم گفت که یک جور تعریف است... توی خانه هم همین‌طور هستم؛ البته، بیشتر وقت‌ها. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم سنم از همه بیشتر است. شاید به خاطر همین بود که مامان و بابا می‌توانستند درباره مسائل بزرگ‌ترها با من صحبت کنند."

394

38

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.