بریده‌ای از کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی: روایت های یک روان درمانگر اثر لوری گاتلیب

سمیرا

سمیرا

1402/10/12

بریدۀ کتاب

صفحۀ 233

آدم ها کششی ناشناخته و نامحسوس دارند نسبت به کسانی که همان ویژگی های پدر و مادری را دارند که به نحوی آزارشان داده. موقع شروع رابطه این ویژگی ها به سختی قابل درک اند، ولی ناخودآگاه ما آدم ها یک سیستم راداری دارد که دقیق تنظیم شده و البته دور از دسترس ذهن خودآگاهمان است. موضوع این است که آدم ها میخواهند بر موقعیتی غلبه کنند که در کودکی در آن احساس درماندگی کرده اند. فروید اسمش را گذاشته "وسواس تکرار". آدم ناخودآگاه پیش خودش تصور می‌کند شاید این بار بتونم برگردم عقب و اون زخم کهنه رو التیام بدم، اونم با مشغول شدن با یه آدم آشنا_ ولی جدید. تنها مشکلش اینجاست که، با انتخاب شریک آشنا، آدم ها نتیجه عکس را برای خودشان تضمین می‌کنند: سر زخم های کهنه‌شان را دوباره باز می‌کنند و حتی بیش از پیش احساس میکنند بی کفایت‌اند و دوست نداشتنی.

آدم ها کششی ناشناخته و نامحسوس دارند نسبت به کسانی که همان ویژگی های پدر و مادری را دارند که به نحوی آزارشان داده. موقع شروع رابطه این ویژگی ها به سختی قابل درک اند، ولی ناخودآگاه ما آدم ها یک سیستم راداری دارد که دقیق تنظیم شده و البته دور از دسترس ذهن خودآگاهمان است. موضوع این است که آدم ها میخواهند بر موقعیتی غلبه کنند که در کودکی در آن احساس درماندگی کرده اند. فروید اسمش را گذاشته "وسواس تکرار". آدم ناخودآگاه پیش خودش تصور می‌کند شاید این بار بتونم برگردم عقب و اون زخم کهنه رو التیام بدم، اونم با مشغول شدن با یه آدم آشنا_ ولی جدید. تنها مشکلش اینجاست که، با انتخاب شریک آشنا، آدم ها نتیجه عکس را برای خودشان تضمین می‌کنند: سر زخم های کهنه‌شان را دوباره باز می‌کنند و حتی بیش از پیش احساس میکنند بی کفایت‌اند و دوست نداشتنی.

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.