بریده‌ای از کتاب دنیای جادویی مریگلد اثر لوسی مود مونتگمری

Sara Rezaei

Sara Rezaei

21 ساعت پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 404

《تا جایی که می‌توانی به رویاهایت بچسب، مریگلد کوچولو. رویاها جاودانه‌اند. نه زمان دستش به آنها می‌رسد و نه سن‌و‌سال آنها را کهنه می‌کند. شاید از واقعیت خسته و کلافه بشوی، ولی رویاهایت هیچ‌وقت رنگ‌وبویشان را از دست نمی‌دهند.》 مریگلد هم با کم‌رویی جواب داده بود که:《ولی در عوض وقتی می‌خواهی از رویا بیدار بشوی... خیلی سخت‌تر می‌شود. وقت‌هایی که از دروازه‌ی سبز می‌گذرم و برمی‌گردم خانه، اصلا دلم نمی‌آید فکر کنم که سیلویایی وجود ندارد و همه‌اش توی ذهن خودم است.》 اما به باور زن‌عمو مریگلد:《لذت رویابافی به رنج و زحمتش می‌ارزد.》

《تا جایی که می‌توانی به رویاهایت بچسب، مریگلد کوچولو. رویاها جاودانه‌اند. نه زمان دستش به آنها می‌رسد و نه سن‌و‌سال آنها را کهنه می‌کند. شاید از واقعیت خسته و کلافه بشوی، ولی رویاهایت هیچ‌وقت رنگ‌وبویشان را از دست نمی‌دهند.》 مریگلد هم با کم‌رویی جواب داده بود که:《ولی در عوض وقتی می‌خواهی از رویا بیدار بشوی... خیلی سخت‌تر می‌شود. وقت‌هایی که از دروازه‌ی سبز می‌گذرم و برمی‌گردم خانه، اصلا دلم نمی‌آید فکر کنم که سیلویایی وجود ندارد و همه‌اش توی ذهن خودم است.》 اما به باور زن‌عمو مریگلد:《لذت رویابافی به رنج و زحمتش می‌ارزد.》

29

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.