بریده‌ای از کتاب یک مرد ناشناخته اثر آنتون چخوف

بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

من قدرت تحمل اشک را ندارم. اشک مرا خلع سلاح می‌کند. وقتی او گریه می‌کند، حاضرم برای عشق ابدی سوگند بخورم و خودم هم همراهش زار زار گریه کنم.

من قدرت تحمل اشک را ندارم. اشک مرا خلع سلاح می‌کند. وقتی او گریه می‌کند، حاضرم برای عشق ابدی سوگند بخورم و خودم هم همراهش زار زار گریه کنم.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.