بریده‌ای از کتاب برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی به نثر اثر سیدمحمد دبیرسیاقی

azardokht

azardokht

1403/7/24

بریدۀ کتاب

صفحۀ 242

گفتگوی رستم و اسفندیار: فرزندی چون سهراب را به خاطر شاه ایران پهلو دریدم، گُردی را کشتم که مانند او دیگر یلی نخواهد بود، همیشه جهان پهلوان بوده ام، سالیان بسیار بر من گذشته و در تمامی عمر نهانم با آشکار و دلم با زبانم یکی بوده است و تا من کمر بر میان بسته داشتم شاهان ایران از رنج و سختی رزم، آسوده خاطر بودند. پس من چرا دلم برا رستم سوخت🤦‍♀

گفتگوی رستم و اسفندیار: فرزندی چون سهراب را به خاطر شاه ایران پهلو دریدم، گُردی را کشتم که مانند او دیگر یلی نخواهد بود، همیشه جهان پهلوان بوده ام، سالیان بسیار بر من گذشته و در تمامی عمر نهانم با آشکار و دلم با زبانم یکی بوده است و تا من کمر بر میان بسته داشتم شاهان ایران از رنج و سختی رزم، آسوده خاطر بودند. پس من چرا دلم برا رستم سوخت🤦‍♀

53

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.