بریده‌ای از کتاب کارت پستال اثر روح انگیز شریفیان

فاطیما

فاطیما

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 24

گرترود در حالی که دستمال دستش را در مشت می‌فشرد آب دهانش را فرو داد و گفت: هیچ‌ چیز عوض نمی‌شود. هیچ‌ چیز فراموش نمی‌شود. آدم تصور می‌کند، خیال می‌کند، آرزو می‌کند که گذشت زمان دردها را کم کند و چیزی عوض شود، اما واقعیت این است که هیچ چیز فراموش نمی‌شود. به جاهای دور ذهن رانده می‌شود اما مثل خاری که پای آدم را بزند، حسش می‌کنی.

گرترود در حالی که دستمال دستش را در مشت می‌فشرد آب دهانش را فرو داد و گفت: هیچ‌ چیز عوض نمی‌شود. هیچ‌ چیز فراموش نمی‌شود. آدم تصور می‌کند، خیال می‌کند، آرزو می‌کند که گذشت زمان دردها را کم کند و چیزی عوض شود، اما واقعیت این است که هیچ چیز فراموش نمی‌شود. به جاهای دور ذهن رانده می‌شود اما مثل خاری که پای آدم را بزند، حسش می‌کنی.

21

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.