بریدهای از کتاب رستم و ضحاک اثر مهدی صلح جو
5 روز پیش
صفحۀ 109
من...من... با اینکه هرگز تو را ندیده بودم، اما... اما عاشقت شده بودم. روز و شب به فکر تو بودم، تو را در ذهنم میستودم و با تو حرف میزدم.
من...من... با اینکه هرگز تو را ندیده بودم، اما... اما عاشقت شده بودم. روز و شب به فکر تو بودم، تو را در ذهنم میستودم و با تو حرف میزدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.