بریده‌ای از کتاب یادداشت های زیرزمین و شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 132

نفهمیدم که احساس هایش را زیر نقابی تمسخرآمیز پنهان می‌کند و این کار آخرین حیله‌ی قلب های پاک و تنهاست که آدم می‌کوشد با خشونت در آن‌ها راه پیدا کند و تا آخرین لحظه مغرورانه حاضر نیستند دریچه دلشان را به روی کسی بگشایند و می‌ترسند احساس هاشان را بروز دهند...

نفهمیدم که احساس هایش را زیر نقابی تمسخرآمیز پنهان می‌کند و این کار آخرین حیله‌ی قلب های پاک و تنهاست که آدم می‌کوشد با خشونت در آن‌ها راه پیدا کند و تا آخرین لحظه مغرورانه حاضر نیستند دریچه دلشان را به روی کسی بگشایند و می‌ترسند احساس هاشان را بروز دهند...

11

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.