بریده‌ای از کتاب ملکوت اثر بهرام صادقی

مهلا

مهلا

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 21

ـ خسته‌تان کردم؟ ـ نه.اگر زندگی کلاف نخی باشد... ـ ... من آنرا باز کرده می‌بینم. کاملاً گسترده و صاف. پیچ و تابش نمی‌دهم و رشته‌هایش را به دست و پایم نمی‌بندم. برای همین است که عده‌ای را دوست می‌دارم و عده‌ای را دوست نمی‌دارم. اما به کسی کینه ندارم. آماده‌ام که به دیگران کمک کنم، زیرا دلیلی نمی‌بینم که از این کار سر باز زنم.

ـ خسته‌تان کردم؟ ـ نه.اگر زندگی کلاف نخی باشد... ـ ... من آنرا باز کرده می‌بینم. کاملاً گسترده و صاف. پیچ و تابش نمی‌دهم و رشته‌هایش را به دست و پایم نمی‌بندم. برای همین است که عده‌ای را دوست می‌دارم و عده‌ای را دوست نمی‌دارم. اما به کسی کینه ندارم. آماده‌ام که به دیگران کمک کنم، زیرا دلیلی نمی‌بینم که از این کار سر باز زنم.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.