بریدۀ کتاب

مرتضی

1402/9/4

در مسیر خرد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 44

بارها و بارها به ما ثابت شده است که خدا ابژۀ دانش یا بداهتی الزام‌آور واقع نمی‌شود. او را نمی‌توان با حواس تجربه کرد. او نادیدنی است، او را نمی‌توان دید، بلکه تنها می‌توان به او ایمان داشت. ‌ اما این ایمان از کجا نشئت می‌گیرد؟ سرچشمۀ آن نه حدومرزهای تجربۀ دنیوی، بلکه آزادی انسان است. انسانی که به آزادی خود حقیقتاً آگاهی می‌یابد می‌تواند به خدا یقین کند. آزادی و خدا جدایی‌ناپذیر هستند.

بارها و بارها به ما ثابت شده است که خدا ابژۀ دانش یا بداهتی الزام‌آور واقع نمی‌شود. او را نمی‌توان با حواس تجربه کرد. او نادیدنی است، او را نمی‌توان دید، بلکه تنها می‌توان به او ایمان داشت. ‌ اما این ایمان از کجا نشئت می‌گیرد؟ سرچشمۀ آن نه حدومرزهای تجربۀ دنیوی، بلکه آزادی انسان است. انسانی که به آزادی خود حقیقتاً آگاهی می‌یابد می‌تواند به خدا یقین کند. آزادی و خدا جدایی‌ناپذیر هستند.

8

(0/1000)

نظرات

منظور از ابژه همون سوژه اس ؟
1

1

در یک تعریف دمِ دستی، ابژه یعنی آنچه می‌شناسیم و سوژه یعنی فاعل شناسا(آنچه می‌شناسد.)
مثال) من به طبیعت نگاه می‌کنم: من می‌شود سوژه و طبیعت می‌شود ابژه شناخت من.  

2