بریدهای از کتاب عزرائیل : روزهای تاریک اثر نیما اکبرخانی
1404/5/10
صفحۀ 113
نشستیم نوشابه خوردیم و مستندی با زیرنویس عربی دیدیم در حالی که پیرزن از کنارمون سینهخیز،مثل یه حلزون که از خودش یه رد لزج و سفید به جا میگذاره از کنارمون گذشت.در حالی که یه رد پهن لزج و قرمز روی زمین میگذاشت...
نشستیم نوشابه خوردیم و مستندی با زیرنویس عربی دیدیم در حالی که پیرزن از کنارمون سینهخیز،مثل یه حلزون که از خودش یه رد لزج و سفید به جا میگذاره از کنارمون گذشت.در حالی که یه رد پهن لزج و قرمز روی زمین میگذاشت...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.