بریده‌ای از کتاب یک عاشقانه ی آرام اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 204

رسیدن قیمتی دارد که باید داد خوشبخت شدن بهای سنگینی دارد نپرداخته چطور می‌خواهی به چنگش بیاوری خوشبختی جنس قسطی نیست شبختی را نقد نقد معامله می‌کنند با سکه‌های اراده ایمان کار و عشق و هر زنی باید بتواند که خودش از خودش محافظت کند عشق صادقانه به زن فاصله با عشق به وطن ندارد گرچه عشق نخستین حادثه است و دومی ضرورت عشق به زن عشق به رویش است اول اینکه چرا عشق به دیگری چیزی از تن نخواهد استاد من فروزانفر می‌فرمود دو نیمه یک سیب اگر بخواهند کاملا یکی شوند باید که هیچ فاصله‌ای بین خود باقی نگذارند دوم اینکه عشق ترکیبی است دلپسند از عین و ذهن که هر دو متعلق به روزمرگی‌هاست عشق حذف کامل فاصله را درخواست می‌کند اما این به مفهوم لزوم شباهت میان دو نیمه سیب نیست عشق نافی شباهت است و شباهت پایان عشق

رسیدن قیمتی دارد که باید داد خوشبخت شدن بهای سنگینی دارد نپرداخته چطور می‌خواهی به چنگش بیاوری خوشبختی جنس قسطی نیست شبختی را نقد نقد معامله می‌کنند با سکه‌های اراده ایمان کار و عشق و هر زنی باید بتواند که خودش از خودش محافظت کند عشق صادقانه به زن فاصله با عشق به وطن ندارد گرچه عشق نخستین حادثه است و دومی ضرورت عشق به زن عشق به رویش است اول اینکه چرا عشق به دیگری چیزی از تن نخواهد استاد من فروزانفر می‌فرمود دو نیمه یک سیب اگر بخواهند کاملا یکی شوند باید که هیچ فاصله‌ای بین خود باقی نگذارند دوم اینکه عشق ترکیبی است دلپسند از عین و ذهن که هر دو متعلق به روزمرگی‌هاست عشق حذف کامل فاصله را درخواست می‌کند اما این به مفهوم لزوم شباهت میان دو نیمه سیب نیست عشق نافی شباهت است و شباهت پایان عشق

45

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.