سادات خانوم⁦⁦✧⁠*⁠⁩⁩)

سادات خانوم⁦⁦✧⁠*⁠⁩⁩)

@Sadat._atashi

312 دنبال شده

188 دنبال کننده

            کعبه سادات آتشی ✿⁠⁩*。

 مبتلا به شعر ،کمی نویسنده وعکاس 
مبتلا به سندروم احتکار کتاب🌚
محصل و شیفته ی رشته ادبیات و علوم انسانی ✨🌱
          
sadat._atashi
https://t.me/paariishaan
پیشنهاد کاربر برای شما
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

نمایش همه
        قصه اصلی روایتی از زندگی گیله‌ مردی معلم است که در هنگامه‌ی انقلاب ۵۷ و در میانه‌ی مبارزه با حکومت شاه، به زندان می‌افتد و ایام سختی را پشت‌سر می‌گذرد. او در سفری که به آذربایجان دارد دلباخته دختری به نام عسل می‌شود؛ و این رمان در ادامه ما را با مراحل شکل گیری زندگی مشترک این دو و مصائب آن همراه می‌کند…
نادر ابراهیمی در این اثر نشان می‌دهد که دشمن شماره یک عشق، عادت کردن است؛ و در صورتی که آن همه احساس شورانگیز و عاشقانه تبدیل به عادت شود روند فروپاشی این عشق آغاز می‌شود و همه چیز رنگ و بوی کهنگی می‌گیرد.
این داستان پر از نوشته‌های مفهومی و عمیق هست 
کسایی که اهل رمان خوندن هستند کمتر می‌تونند با این نوع قلم و نثر ارتباط برقرار کنند
به صورت کلی فصل‌های کتاب به همدیگه پیوسته نیست و به حالتی هست که در هر موقعیت زمانی به یک سری ماجراها و احساس‌ها اشاره می‌کند 
با اینکه اصل این کتاب داستانی هست و بر محور یک داستان پیش میره اما فاصله زیادی با کتاب‌های رمان محور داره 
و شاید خوندنش برای خیلی از افراد سخت باشه
و بنظرم باید با قلم استاد ابراهیمی آشنا شده باشی 
این دومین کتابی بود که از این نویسنده مطالعه کردم 
اولین کتابی که مطالعه کردم کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم بود که حجم کمی داشت 
به نظرم این کتاب برای کسی که می‌خواد کتابخوانی و مطالعه رو شروع کند مناسب نیست 
ولی درکل کتاب فوق العاده ای بوددد
      

25

33

        داستان کتاب دربارهٔ عشق دختر و پسری است که از کودکی هم‌بازی بوده‌­اند و وقتی در نوجوانی تصمیم به ازدواج می‌گیرند به دلیل تفاوت طبقاتی آن‌ها (هلیا دختر خان و پسر یک کشاورز زاده است) پدر دختر با ازدواجشان مخالفت می­‌کند. آن‌ها به چمخاله فرار می‌­کنند و بعد از 5 ماه هلیا تاب نمی­‌آورد و برمی‌گردند. اما در بازگشت مادر پسر فوت کرده است. پدرِ پسر، او را نمی­‌بخشد و او دوباره از شهر می­‌رود. این بار رفتنش ۱۱ سال به طول می­‌انجامد و پسر بعد از این مدت دوباره به شهری که آن را دوست دارد باز می­‌گردد.
«بار دیگری شهری که دوست می‌داشتم» داستانی است عاشقانه که با زبانی خلاق نوشته شده است؛ زبانی که هم گیراست و هم نثری آهنگین دارد. شاید شما هم با خواندن این کتاب فکر کنید بیش از اینکه داستان باشد، نثر ادبی است:‌ اما باید بدانید این ویژگی زبانی است که نادر ابراهیمی برای نوشتن داستان از آن استفاده می‌کند
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خب در کل باید بگم این کتاب حالم رو خوب کرد و احساساتم را به جریان انداخت اما ممکن اکثرا نتوانند با این سبک ارتباط برقرار کنند 
خیلی وایب خوبی داشت مخصوصا اگر با طعم شیرین خیال تلفیق بشود 
وایبی که داشت  شیطونی های یه دختر پسر همسایه عاشق زیر درخت بهار نارنج همبازی بودن هاشون و....... 
عالی بود مخصوصا برای کسانی که عاشق ادبیات هستند و این اولین کتابی بود که از آقای ابراهیمی میخوندم و حس خوبی داشت 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

17

16

باشگاه‌ها

نمایش همه

آفتاب‌گردان 🌻

399 عضو

معراج السعاده

دورۀ فعال

همخوانی کتاب

145 عضو

چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

دورۀ فعال

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین

3

تجاوز به سبک یک جنتلمن: روایت هایی تکان دهنده از قربانیان تجاوز در جنگ بوسنی

45