بریدهای از کتاب تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلامی (ص)) اثر مهدی پیشوایی
1402/11/19
صفحۀ 267
مسلمانان چون نمى توانستند آثار و نتايج درخشان اين پيمان را در آينده دريابند، آن را شكست مى پنداشتند. [۲] برخى از آنان سماجت نشان مى دادند [۳] تا رسول خدا را از امضاى آن منصرف كنند؛ اما چنان كه پيامبر اسلام پيش بينى مى كرد، اين پيمان آثار و نتايج سياسى - اجتماعى متعددى در پى داشت. برخى از آنها عبارت بودند از: ۱. به رسميت شناخته شدن مسلمانان از طرف مشركان با امضاى پيمان مشترك، درحالى كه مشركان تا آن زمان مسلمانان را به حساب نمى آوردند و در صدد نابودى آنان بودند. ۲. ديوار آهنينى كه ميان مشركان و مسلمانان به وجود آمده بود، فرو ريخت و در اثر رفت و آمد بين مكه و مدينه و ارتباط و گفت وگوى آزادِ افراد دو طرف، گروه فراوانى از مشركان با شنيدن سخنان و استدلالهاى مسلمانان به اسلام گرايش پيدا كردند، به طورى كه تعداد مسلمان شدگان پس از اين پيمان تا فتح مكه به اندازۀ مجموع مسلمانان قبلى يا فزون تر از آنها شد. [۱] در اين زمينه كافى است بدانيم كه همراهان پيامبر در اين سفر از هزار و هشتصد تن تجاوز نمى كرد، درحالى كه دو سال بعد در فتح مكه تعداد سربازان اسلام بالغ بر ده هزار نفر بود. امام صادق عليه السلام با توجه به اين تغيير چشمگير اوضاع به نفع اسلام مى فرمود: «هنوز مدت [دو سالۀ آرامش و] صلح سپرى نشده بود كه نزديك بود اسلام تمام مكه را فراگيرد. » [۲] ۳. دشمنىها و كارشكنى هاى قريش و حملات نظامى آنها فرصت تبليغ گسترده در داخل و خارج جزيرة العرب را به پيامبر نمى داد؛ اما پس از انعقاد پيمان صلح، رسول خدا موفق شد دشمنان اطراف مدينه را پاكسازى نموده، هيأتهاى تبليغى متعددى به مناطق مختلف بفرستد. چنان كه خواهيم گفت دعوت سران و زمامداران آن روز جهان به اسلام پس از صلح حديبيه صورت گرفت. ۴. اين پيمان به نوعى موجب فتح مكه گرديد؛ زيرا به موجب بند چهارم پيمان، پيوستن قبايل به قريش يا مسلمانان، آزاد اعلام شده بود و قبيلۀ «خُزاعه» با مسلمانان متحد شده بودند و قريش با حمله به اين قبيله پيمان را نقض كردند و به دنبال آن پيامبر صلى الله عليه و آله اقدام به فتح مكه كرد. اين پيمان با توجه به اين آثار و نتايج درخشان، پيروزى بزرگى براى مسلمانان به شمار مى آمد، چنان كه سورۀ «فتح» در بازگشت از حديبيه، در راه مدينه، بر پيامبر نازل شد [۳] و خداوند اين صلح را «فتح آشكار» اعلام كرد. ---------- [۲]: . مجلسى، پيشين، ج ۲۰، ص ۳۵۰. [۳]: . واقدى، المغازى، ج ۲، ص ۶۰۷؛ ابن هشام، السيرة النبوية، ج ۳، ص ۳۳۱؛ طبرى، تاريخ الامم والملوك، ج ۳، ص ۹۷؛ حلبى، السيرة الحلبية، ج ۲، ص ۷۰۶. مخالفت صريح برخى از مسلمانان با ارادۀ جدى پيامبر در اين حادثه، نشانۀ نوعى خودرأيى و اجتهاد بى مورد آنها در برابر امر پيامبر و در واقع امر خدا بود. اين نوع حركت كه بعدها نيز چند بار از طرف چند تن از ياران پيامبر تكرار شد، سرچشمۀ حوادث تلخ و مشكلاتى در تاريخ اسلام گرديد درحالى كه لازمۀ مسلمانى اطاعت و پيروى از امر خدا و پيامبر و تسليم در برابر ارادۀ آنهاست؛ چنان كه خداوند مى فرمايد: «وَماكانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضىَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً. » (احزاب )
مسلمانان چون نمى توانستند آثار و نتايج درخشان اين پيمان را در آينده دريابند، آن را شكست مى پنداشتند. [۲] برخى از آنان سماجت نشان مى دادند [۳] تا رسول خدا را از امضاى آن منصرف كنند؛ اما چنان كه پيامبر اسلام پيش بينى مى كرد، اين پيمان آثار و نتايج سياسى - اجتماعى متعددى در پى داشت. برخى از آنها عبارت بودند از: ۱. به رسميت شناخته شدن مسلمانان از طرف مشركان با امضاى پيمان مشترك، درحالى كه مشركان تا آن زمان مسلمانان را به حساب نمى آوردند و در صدد نابودى آنان بودند. ۲. ديوار آهنينى كه ميان مشركان و مسلمانان به وجود آمده بود، فرو ريخت و در اثر رفت و آمد بين مكه و مدينه و ارتباط و گفت وگوى آزادِ افراد دو طرف، گروه فراوانى از مشركان با شنيدن سخنان و استدلالهاى مسلمانان به اسلام گرايش پيدا كردند، به طورى كه تعداد مسلمان شدگان پس از اين پيمان تا فتح مكه به اندازۀ مجموع مسلمانان قبلى يا فزون تر از آنها شد. [۱] در اين زمينه كافى است بدانيم كه همراهان پيامبر در اين سفر از هزار و هشتصد تن تجاوز نمى كرد، درحالى كه دو سال بعد در فتح مكه تعداد سربازان اسلام بالغ بر ده هزار نفر بود. امام صادق عليه السلام با توجه به اين تغيير چشمگير اوضاع به نفع اسلام مى فرمود: «هنوز مدت [دو سالۀ آرامش و] صلح سپرى نشده بود كه نزديك بود اسلام تمام مكه را فراگيرد. » [۲] ۳. دشمنىها و كارشكنى هاى قريش و حملات نظامى آنها فرصت تبليغ گسترده در داخل و خارج جزيرة العرب را به پيامبر نمى داد؛ اما پس از انعقاد پيمان صلح، رسول خدا موفق شد دشمنان اطراف مدينه را پاكسازى نموده، هيأتهاى تبليغى متعددى به مناطق مختلف بفرستد. چنان كه خواهيم گفت دعوت سران و زمامداران آن روز جهان به اسلام پس از صلح حديبيه صورت گرفت. ۴. اين پيمان به نوعى موجب فتح مكه گرديد؛ زيرا به موجب بند چهارم پيمان، پيوستن قبايل به قريش يا مسلمانان، آزاد اعلام شده بود و قبيلۀ «خُزاعه» با مسلمانان متحد شده بودند و قريش با حمله به اين قبيله پيمان را نقض كردند و به دنبال آن پيامبر صلى الله عليه و آله اقدام به فتح مكه كرد. اين پيمان با توجه به اين آثار و نتايج درخشان، پيروزى بزرگى براى مسلمانان به شمار مى آمد، چنان كه سورۀ «فتح» در بازگشت از حديبيه، در راه مدينه، بر پيامبر نازل شد [۳] و خداوند اين صلح را «فتح آشكار» اعلام كرد. ---------- [۲]: . مجلسى، پيشين، ج ۲۰، ص ۳۵۰. [۳]: . واقدى، المغازى، ج ۲، ص ۶۰۷؛ ابن هشام، السيرة النبوية، ج ۳، ص ۳۳۱؛ طبرى، تاريخ الامم والملوك، ج ۳، ص ۹۷؛ حلبى، السيرة الحلبية، ج ۲، ص ۷۰۶. مخالفت صريح برخى از مسلمانان با ارادۀ جدى پيامبر در اين حادثه، نشانۀ نوعى خودرأيى و اجتهاد بى مورد آنها در برابر امر پيامبر و در واقع امر خدا بود. اين نوع حركت كه بعدها نيز چند بار از طرف چند تن از ياران پيامبر تكرار شد، سرچشمۀ حوادث تلخ و مشكلاتى در تاريخ اسلام گرديد درحالى كه لازمۀ مسلمانى اطاعت و پيروى از امر خدا و پيامبر و تسليم در برابر ارادۀ آنهاست؛ چنان كه خداوند مى فرمايد: «وَماكانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضىَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً. » (احزاب )
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.