بریدهای از کتاب مثل همه ی عصرها اثر زویا پیرزاد
1404/1/13
صفحۀ 91
من فکر میکردم کاش آدم همیشه چیزی برای چنگ زدن داشته باشد ، رخت یا نرده طلایی یک ضریح...
من فکر میکردم کاش آدم همیشه چیزی برای چنگ زدن داشته باشد ، رخت یا نرده طلایی یک ضریح...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.