بریدهای از کتاب بازی در سپیده دم و رویا اثر آرتور شنیتسلر
1404/3/15
صفحۀ 147
موقع غروب توی بالکن نشسته بودیم، تو و من، همان موقع او آن پایین از کنار آب رد شد، بی آنکه سر بالا بگیرد و من از دیدنش خوشحال شدم. ولی دستی به پیشانی تو کشیدم و موهایت را بوسیدم و علاقه م به تو به ترحمی شدیدا دردناک آمیخته بود. بازی در سپیده دم و رویا ترجمه علیاصغر حداد آرتور شنیتسلر
موقع غروب توی بالکن نشسته بودیم، تو و من، همان موقع او آن پایین از کنار آب رد شد، بی آنکه سر بالا بگیرد و من از دیدنش خوشحال شدم. ولی دستی به پیشانی تو کشیدم و موهایت را بوسیدم و علاقه م به تو به ترحمی شدیدا دردناک آمیخته بود. بازی در سپیده دم و رویا ترجمه علیاصغر حداد آرتور شنیتسلر
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.